Saturday, September 1, 2007

آنیما - روان زنانه درون مرد

تا آنجا گفتيم كه درون هر انسان، رواني از جنس مخالف وجود دارد كه از مهمترين مباحث يونگ است. حال، اين روان ناخودآگاه و جنس مخالف درون، آنچنان دنياي شگرفي دارد كه انسان هرچه بيشتر به آن آگاه شود، دنياي درون و بيرونش از تعادل بيشتري بهره مند خواهد شد.

بهترين نمونه براي نشان دادن آركِ تايپهايي به نامهاي"آنيما "(روان زنانه درون مرد) و "آنيموس"(روان مردانه درون زن) پديده تكراري عشق است كه سعي مي‌كنم در آینده عملكرد آن را نيز شرح دهم اما:

پس از اينكه انسان به سن بلوغ رسيد و قدرت تمييز و علاقه و كشش به جنس مخالف يافت، در واقع به مجرد آگاهي نسبت به هويت جنسي، پديده عجيب فرافكني(پروژكشن) توسط روان مردانه يا زنانه انسان بر روي جنسهاي مخالفِ دوست و آشنا، آغاز مي‌گردد به اين صورت كه آنيماي درون نوجوان پسر در زمان بلوغ مي‌خواهد خودي نشان دهد و پسر را وادار كند كه باورش كند و بشناسدش، بنابراين پسر با ديدن دختران و حتي گاهي خانم‌هاي بزرگتراز خود، دلش غنج مي‌رود و به آنها علاقه مند مي‌شود كه چون اين كشش بيشتر به خاطر ميل جنسي، ناآگاهانه و به اصطلاح هورموني‌ست، اگر اين وسط عشقي پا بگيرد مي‌تواند بسيار ابتدايي و منجر به شكست باشد.

اين مرحله كه ابتداي رشد عقلي و آگاهي يك نوجوان پسر است، حوا (1) نام دارد. در واقع در اين سن چون پسر آگاهي ابتدايي راجع به جنسيت پيدا مي‌كند دليل كشش‌اش به بانوان نيز فقط جنسي مي‌باشد كه ازاين به بعد اگر مرداني ولو در سن بالا و حتي متاهل را ديديم كه نگاهشان به زنان فقط به صورت مظهري از جاذبه جنسي است و يا آنها را زماني براي معاشقه و هم‌آغوشي مناسب مي‌بينند كه به صورت زنان روسپي درآمده باشند، اصطلاحاً مي‌گوييم در مرحله حوا مانده و آگاه نشده‌اند!

1- حوا مظهر جنس زنانه، اولين زن دنيا، و خوردن ميوه آگاهي و رانده شدن از بهشت است. در اين كه چرا به اين مرحله مي‌گويند حوا هم مي‌دانم و هم نمي‌دانم. در آن قسمت كه نمي‌دانمش بحثي نيست ولي بابت آن قسمت دانسته نيز ترجيح مي‌دهم چيزي نگويم كه اسم فعلاً از ديد من زياد مهم نيست. مهم :

" چه بسيار زنان و مَردانِ زماني هستند كه در اين مرحله ابتدايي و بَدوي مانده‌اند"!!

No comments: